نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید عبدالله اسلامی
پدر شهید «عبدالله اسلامی» نقل می‌کند: «او را در آغوش کشیدم و گفتم: خدا به همراهت، حالا کجا می‌روی؟ از من جدا شد تا بگوید: مشهد. با خودم گفتم: کاش سؤالی نمی‌پرسیدم و او بیشتر در آغوشم می‌ماند!»
کد خبر: ۵۶۵۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۷

معلم شهید «عبدالله اسلامی» نقل می‌کند: «مثل این بود که ورقه امتحانش را از روی کتاب نوشته باشد. دقیقاً مثل کتاب، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. اصلاً به ذهنم خطور نمی‌کرد شاگردی تقلب کند. یکی از شاگردان از خاطرات و حوادث دیگر در مورد عبدالله حرف زد و کلی صحبت کرد. از مجموع صحبت‌هایش فقط به یک نکته رسیدم: هوش سرشار عبدالله اسلامی.»
کد خبر: ۵۶۵۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۷

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «عبدالله اسلامی» می‌گوید: «شهید مانند یک مهمان بود، بعد ازدواجمان فقط یک ماه خانه بود ولی برای من خیلی دوست داشتنی بود. ساعت 9 نشسته بودم یکی آمد و گفت عبدالله رفت؟ گفتم بله.گفتند هواپیمای ایران را زدند ولی شهید به مقصدش رسیده، من گفتم نه، چون می‌دانستم که شهید داخل همین هواپیما بود.»
کد خبر: ۵۵۳۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸

خاطرات شهدا؛
نوید شاهد -همسر شهید "عبدالله اسلامی " در خاطره ای ازهمسرش اینطور می گوید: «برای فرزندانم پدر خوبی بود و برای من نیز همسر خوب و با صداقتی بود. آخرین بار قبل از رفتن نزد ما آمد و با بچه ها  خیلی بازی کرد، صورتشان را بوسید. سپس رفت گوشه ای نشست و به من و بچه ها زل زد و نگاه کرد. دلش گرفته بود»
کد خبر: ۴۹۷۴۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۲